روی بخار شیشه ی کلاس کشیدیم
با یک قلب
و حرف اول یک اسم
دوستت دارم های بزرگ تر را
در نامه های عاشقانه نوشتیم
پنهانشان کردیم
هنوز هم یکی از آن نامه ها آنجاست
من از ترس مادرم
جوری پنهانش کردم که حتی خودم هم نتوانستم پیدایش کنم_
دوستت دارم،
و زنان در حوالی سی سالگی
شاید دیگر
قلبی روی بخار شیشه نکشند
اما
هنوز هم پر از دوستت دارمند
چند تا از دوستت دارمهایم را
برایت
مربای آلبالو درست کرده ام
چند تا را
گرد گرفته ام از اشیا
با یکی از آنها
پیرهنت را اتو کرده ام
و با یکی
با یکی دارم
این شعر را برایت می نویسم.
_ کاش بجای خیالم در دنیایم بودی _
برچسب : نویسنده : 3harfenegina بازدید : 46